سخنرانی اجزای مختلفی دارد. اگر نتوانید هر بخش را بهدرستی مدیریت کنید، توجه مخاطب را از دست میدهید. عقیده کنید یا نه، این یکی از بدترین اتفاقاتی است که امکان پذیر است داخل نفس سخنرانی برایتان بیفتد. اما پیشگیری همیشه بهتر از درمان است. همراه ما باشید تا به شما بگوییم اجزای خطبه کدامند و چطور میتوانید هر جزء از سخنرانیتان را بهدرستی مدیریت کنید. ۱. مطلع
مقدمهی سخنرانی کمال مطلوب سخنرانیتان را معلوم میکند؛ نکات کلیدیتان را از پیش اطلاع میدهد و بوسیله مخاطبتان میگوید که چرا باید به سخنان شما گوش دهد. نوا گفتارتان را مشخص کنید
«از آغاز شروع کن.» درحالیکه شاید این جمله، عبارتی از دنیای شگفتانگیز لوییز کارول (Lewis Carroll) در کتاب آلیس در سرزمین عجایب باشد، پندی عالی است برای زمانی که به مقدمهی سخنرانیتان میاندیشید. مقدمه، مقدماتی بخش از سخنان شماست که نوا بقیهی سخنرانیتان را تعیین میکند.
با مقدمه، شما میتوانید توجه و علاقهی مخاطبتان را برانگیزید و همزمان آنها را از آنچه قرار است داخل ۵، ۱۰، یا حتی ۶۰ دقیقهی بعد اینده بشنوند، آگاه کنید. مبدا میتواند یک خطبه را بسازد خواه خراب کند؛ چون اگر نتوانید از همان آغاز توجه مخاطبتان را جلب کنید، چطور امکان پذیر است آنها را تو طول سخنرانیتان هواخواه نگاه دارید؟ توجه مخاطب را طلبیدن کنید
وقتی در حال تدوین سخنرانیتان هستید، بکوشید جلبِتوجهکنندهای را درون مقدمهتان بگنجانید که فورا از همان آغاز صحبت، توجه مخاطب را به شما طلبیدن کند و کاملا او را بر صندلی هشیار سازد. تکنیکهای گوناگونی برای دعوت توجه مخاطبان در خطبه وجود دارند؛ مانند شوخی و مزاح، اظهار حکایت یا نقلقول یا اشارهای ضمنی به رویدادهای تاریخی یا کنونی.
راهی ساده و مؤثر بخاطر جلب توجه مخاطب، بهرهگیری از ارجاع است. شاید به رویدادی اشاره کنید که داخل آن داخل حال سخنرانی هستید خواه ارجاعی انحصاری بوسیله موضوعی کنید که دربارهاش حرف میزنید. مهم است جلبتوجهکنندهای را برگزینید که مناسب موضوع، مخاطبتان و محل خواه موقعیتی که در آن واج میگویید باشد. هدفتان را بیان کنید
وقتی سخنرانیتان را آغاز میکنید و توجه مخاطب را برمیانگیزید، بهروشنی اظهار کنید که آنها دقیقا چرا باید به سخنان شما گوش دهند. شاید سخنرانیتان مذاکره دربارهی نکتهای مشخص باشد. شاید سخنرانی آموزندهای دربارهی موضوعی اختصاص ارائه میدهید. حتی سخنرانیتان میتواند در رویدادی ویژه مثل بزم اهدای جوایز، ازدواج خواه رویدادی سیاسی باشد. صرفنظر از زمینهی سخنرانیتان، رادیکال است که مرام سخن خود را برای مخاطبانتان ساطع کنید تا آنها دقیقا بدانند که چرا باید بوسیله سخنان شما گوش دهند.
مقدمهی شما صرفا مقدمهای از آنچه میخواهید دربارهاش واج بگویید نیست؛ بلکه مقدمهای است از اینکه شما چه کسی هستید و چرا خویشتن را ویژگی ارزان برای اظهارنظر در این موضوع میدانید. در برخی سخنرانیها، شاید در آغاز، فردی مانند یک جعبه یا گوینده، شما را به مخاطبان معرفی کند. اگر اینگونه نیست، مهم است که حرمت و توانایی خود را به نشانی سخنران برای مخاطب اثبات کنید. چکیدهای از موارد تک بحثتان ارائه دهید
مفید است که مخاطبتان بداند قرار است دربارهی چه چیزی سخن بگویید. از مقدمهتان بوسیله نشانی فرصتی برای درمیانگذاشتنِ سلسله ایدههایتان با مخاطب روزی بگیرید. نیازی نیست ترتیب سخنرانیتان را موبهمو با جزئیات شرح دهید؛ این کارگر است که بدنهی سخنرانیتان خواهد کرد. بوسیله مخاطب چکیدهای از نکات کلیدیتان ارائه دهید تا بداند که در دنباله دربارهی چه چیزی خواهد شنید. نگارش نخست
با اینکه شاید قدری برعکس و خلاف منطق به نظر برسد، شما در واقع باید مقدمهتان را در آخر بنویسید. در مقابل شروع اغلب بهعنوان چکیدهی سخنرانیتان بهکار میرود، گران کردن است که فاتحه کل سخنرانی تصنیف شود تا بتوانید نکات واقعی و بحثها را بهخوبی از آن بیرون بکشید. هنگامی که کل سخنرانی را بهجز مقدمه بنویسید، نکات پا بر جا بهسادگی برایتان شفاف میشوند.
همچنین نیاز است که حتما مقدمهتان را کلمهبهکلمه بنویسید. اگرچه در سخنرانیهای فیالبداهه این آزادی را ندارید، نگاشتن مقدمه به شکلِ کلمهبهکلمه بخاطر هر سخنرانی با آمادگی سابق ضروری است. با نوشتنِ کلمهبهکلمه، بهسرعت میتوانید دریابید که آیا هیچیک از نکتههای حقیقی را در چکیده از قلم انداختهاید خواه خیر. همچنین هوشیار میشوید که چه جلبتوجهکنندهای برای موضوع، مخاطب و نگرش سخنرانیتان مناسبتر است. سرانجام، بجای مقدمهتان تعیینکنندهی صوت بقیهی سخنانتان است، آمادهکردنِ کلمهبهکلمهی آن به شما اجازه میدهد تا سخنرانیتان را با اعتمادبهنفس آغاز کنید. ۲. بدنه
بدنهی سخنرانیتان نقطهای است که تکتک نکات اصلیتان را با جزئیات شرح میدهید. بدنه جایی است که داستانتان را تمجید میکنید. نکات اصلیتان را نمایش دهید
وقتی با مقدمهای فوقالعاده توجه مخاطبتان را برانگیختید، زمان آن است تا به شالودهی سخنرانیتان بپردازید: قامت. بدنه باید حدود سهچهارم از کل زمان سخنرانیتان را دربرگیرد؛ زیرا در آنجا میخواهید جزئیات نکات کلیدیتان را بیان کنید. محتوای خود را سازماندهی کنید هدفتان را بی پرده کنید
بهطور معمول، هر سخنرانی بنا بوسیله یکی از این سه گانه دلیل کلی ایفا میشود: سرگرمی، اطلاعرسانی خواه بحث دربارهی یک نکته. برای تحقق موفقیتآمیزِ هریک از این سه هدف، باید رویکردهایی نسبتا متفاوت اتخاذ کنید. وقتی هدفتان را بی پرده کردید، میتوانید بهکمک نکات اصلیتان، راهبردی مناسب برای رسیدن بوسیله آن شعار در پیش بگیرید. برای توصیف هر نکتهی کلیدی، باید از مجموعهای از مثالها نصیب بگیرید. نکات اصلیتان را تعیین کنید
وقتی هدفتان را فاحش کردید، زمان آن است که غرض بگیرید از چه نکات اصلی بهره خواهید گرفت تا به آن هدف برسید. شما باید کارتان را با انجام تندباد روحی (brainstorming) آغاز کنید تا بوسیله فهرستی از تمام نکات اصلیِ امکان پذیر برای پشتیبانی از هدفتان برسید. هنگامی که این فهرست را تمام کردید، هر نکته را بسنجید و اولویتبندی کنید. در دیدن بگیرید که کدام نکات نسبت به بقیه، به شکلی مؤثرتر هدف شما را برآورده میکنند. شاید بخواهید برخی نکات را تحت نکات دیگر قرار دهید و درون نتیجه، سلسلهمراتبی طبیعی از نکات پا بر جا و صوری ایجاد کنید.
بوسیله همان اندازه، مهم است که تعیین کنید دقیقا چه مواردی به سخنرانیتان ربطی ندارند یا نسبت به موضوعتان کماهمیت هستند. تو نهایت، نکات اصلیتان نباید بیشتر از سه گانه یا چهار مورد شوند. درحالیکه شاید کم بوسیله دیدن برسد، باید بدانید که مخاطبتان فقط میتواند همین تعداد نکته را بهخاطر بسپارد و شما نباید با اطلاعاتی زیاد از حد آنها را خسته کنید. با سه یا چهار نکتهی اصلی، میتوانید بحثهای کاملی برای پشتیبانی از هدفتان تحصیل دهید و در منبع حال، مخاطب را همچنان پیگیر و منتظر نگه دارید. تصمیم بگیرید که داستانتان را چطور تعریف کنید
شما بخاطر هرکدام از نکات سخنرانیتان نیازمند شواهدی قانعکننده برای پشتیبانی هستید. این تماشاگر میتواند بهشکل دادههای پژوهشی، حقایق و ارقام یا تا اینکه داستانهای انحصاری و ارجاعات باشد. شاید نقلقولی بیاورید یا به رویدادهای تاریخی خواه کنونی اشاره کنید تا بحث خویشتن را استقامت کنید. امانت به موضوعتان، مخاطب و نگرش سخنرانیتان، لطیفه هم شاید برای پیشبرد سخنانتان مناسب باشد.
اگر مرام سخنرانیتان اطلاعرسانی است، تکیهی شما باید بیشتر پیاده شدن دادهها، آمارها و پژوهشها باشد تا بتوانید نکات خود را بهشکلی مستدل تشریح کنید. حتی شاید همراه سخنرانیتان از ارائهای با ویدئو، مشخص خواه حتی تصویر بهره بگیرید تا بهتر بوسیله هدفتان برسید.
چنانچه کمال مطلوب سخنرانیتان بحثکردن است، احتمالا از ترکیبی از پژوهش و حکایات روزی میگیرید. همچنین شاید تو کنارش از رسانهای برای توضیح نکات روزی ببرید. با این حال، دادههای خود را باید بهنحوی شکل دهید و با قاعده کنید تا بهینه تأثیر ممکن را بخاطر پیشبرد بحث داشته باشند. البته نباید دادهها را دستکاری کنید؛ بلکه عزب اطلاعاتی را ارائه دهید که مخاطبتان باید ببیند و بشنود تا بتوانید از هر بحثی که میخواهید پیش ببرید، پشتیبانی کنید. بهتر است با بهرهگیری از هنر و فنون گرافیک و تصویرسازی، نیکوترین ارائه را از دادهها و آمار مجهز کنید تا ضمن احضار توجه مخاطب، با محتوایی آسانفهم و گیرا او را همراه خویشتن کنید.
اگر شعار سخنرانیتان سرگرمی است، بیش از تفحص به حکایات متکی خواهید حیات. طنز و مزاح درون این موقعیت مناسبتر است؛ ولی بهشکلی متعادل از آن یکروز بگیرید: نباید اعتبار خود را پیش مخاطب بهخطر بیندازید.
صرفنظر از هدف خواه ترتیب نکتههایتان، همواره بنیادی است که حواستان به رئوس کلی سخنرانیتان باشد تا حاشیه نروید. اگر سخن را بیهدف آغاز کنید و حکایات یدکی درود کنید خواه دادههای نامرتبط عرضه دهید، مخاطب از اتصال با شما بازمانده و اشتیاقش را بهسرعت از دست میدهد. نگارش بدنه
وقتی تندباد فکری را انجام دادید و نکات اصلی سخنرانیتان را معلوم کردید، میتوانید شروع به نوشتن بدنهی سخنرانیتان کنید. سادهترین راهبرد، تهیهی طرحی از رئوس کلی سخنانتان و فهرستی از شواهد پشتیبانی است که برای هر نکته نمایش میدهید. آنچه پاینده میماند، ازبرکردنِ مطالب است؛ و مهارتیافتن درون این زمینه، شاید تمام چیزی باشد که هنگام قرارگرفتن در جلوی مخاطب به آن احتیاج دارید.
بسیاری از سخنرانان حرفهای بهجز طرحی از رئوس طاسی سخنرانیشان به چیز دیگری متکی نمیکنند؛ خواه از پیش آنچه را که میخواهند بگویند، حفظ میکنند خواه صرفا با یک تربیت ساده از سوی برگزارکننده، فیالبداهه حرف میزنند. اگر این سخنرانی از نخستین تجربههای شماست و موقعیت بی آرامی دستور میدهد، بهتر است بدنهی سخنرانیتان را کلمهبهکلمه بنویسید تا با مهارت تمام بر محتوای سخنرانی، از نخستین تجربهتان، خاطرهای شیرین و سزا بسازید. ۳. نتیجهگیری
نتیجهگیری سخنرانیتان، شعار و نکات واقعی شما را تلخیص میکند و تو عین حال، اثری ماندگار بر مخاطب میگذارد. اثری سزا بگذارید
چنانچه بدنهی سخنرانی شما کیک خوشمزهای باشد که پختهاید، نتیجهگیری حکم زیبایی روی کیک را دارد. نتیجهگیریتان تو فرجام خطبه نمایش میشود و آنچه اغلب افراد موقت پس از سخنرانیتان بوسیله یاد میآورند، این است که خطبه خود را چطور تمام کردهاید. به همان قطع که مقدمه برای احضار توجه مخاطب اساسی است، نتیجهگیری هم از اهمیت اضافی برخوردار است؛ در مقابل اثری سزا بر مخاطب دارد. نکاتتان را خلاصه کنید
هدف نتیجهگیری خلاصهکردن نکات اصلی شما و آمادهکردن مخاطب بخاطر به پایان رساندن سخنرانیتان است. شما باید ماهیت سخنرانیتان را مجدد بازگو کنید: نکات حقیقی و هدف سخنرانی. زیاد مهم است که به یاد داشته باشید داخل نتیجهگیری نباید نکتهی جدید خواه شواهد پشتیان تازهای مطرح کنید؛ این طور کاری عزب باعث سردرگمی مخاطب میشود. بوسیله نتیجهگیریتان مانند گرهزدن یک روبان بیندیشید: آخرین کار باعث ماندگاری پروژهتان تو حافظه مخاطبان میشود. بازگویی در مقابل تکرار
اگرچه خلاصهکردنِ نکات اصلیتان اساسی است، هشیار باشید که صرفا نکاتتان را کلمهبهکلمه جبران نکنید. شما باید بهجای اینکه این نکات را بهطور مستقیم از بدنهی سخنرانیتان اعاده کنید، آنها را بازنویسی و بازگویی کنید. این حکم بوسیله شما کمک میکند تا ماهیت سخنرانیتان را حفظ کنید؛ خیر اینکه جملههایی را مشابه آنچه لحظاتی پیش گفتهاید جبران کنید. با نکتهای مهم به اختتام برسانید
نتیجهگیری آخرین چیزی است که مخاطبان از لفظ شما میشنوند. دقیقا بوسیله مانند مقدمه، نتیجهگیری هم میتواند سخنرانی را ممتاز یا رسوا درنگ. قدیم باید سخنرانیتان را با چیزی بهیادماندنی به ته برسانید. نتیجهگیری جایی است که پیام کلیدیتان را درون آن میگنجانید: میخواهید پس از اینکه سخنرانیتان تمام شد، مخاطب چه چیزی را بهخاطر بسپارد؟ میخواهید آنها روزها و هفتهها پس از سخنرانیتان چه چیز را به یاد بیاورند؟
برای اینکه پایانی بهیادماندنی بسازید، شاید بهتر باشد حکایت یا نقلقولی بیان کنید. مهم است که تا آخرین کلمه، سخنانتان برای مخاطب مرتبط و محترم باشد؛ پس حتما نتیجهگیریتان را بهشکلی بنویسید که همچنان بخاطر موضوع، مخاطب و محل سخنرانیتان کم ارزش باشد. نگارش نتیجهگیری
قرین مقدمه، باید نتیجهگیری را در فرجام بنویسید. فاتحه و نتیجهگیری سخنرانیتان، مانند جلدِ رو و ظهر کتاب، نگهدارندههای بدنهی سخنرانی هستند؛ پس حساب دان است که آنها را صرفا پس از نگارش قامت بنویسید.
بدنهی سخنرانیتان را مرور کنید تا مطمئن شوید که همه چیز را دربارهی نکات حقیقی گفتهاید؛ بعد این نکات را درون نتیجهگیری بازنویسی کنید. پیامی را که میخواهید در یاد مخاطبتان بماند، روشن کنید خواه کلمهبهکلمه در نتیجهگیری بیاورید یا بهعنوان موضوعی قطب از آن دستیار بگیرید تا بدانید که سخنرانیتان را چطور به آخر برسانید. اگر هرگونه نقلقول یا حکایت پایانی دارید که نکتهای هویدا درون خود دارد یا خواه موضوع سخنرانیتان هماهنگ است، در اینجا آن را اضافه کنید.
اگرچه بهطور کلی، هیچ انفراد زمانی یا محدودیت در تعداد جمله بخاطر سخنرانی حیات ندارد، قدیم حواستان باشد سخنرانیتان را بهگونهای تصادفی تمام نکنید که مخاطب از پایان آن شوکه شود. با عباراتِ گذار مانند «نتیجتا» خواه «بهطور خلاصه» مخاطب را کمکم بهسوی ته خطبه آماده سازید؛ در این حالت، آنها توجه ویژهای به آخرین سخنان شما خواهند داشت. ۴. گذارها
گذارها باعث میشوند سخنرانیتان از حصه خواه نکتهای به بخش و نکتهای دیگر جریانی ساکت داشته باشد. یافتن جریان محکم برای ایدهها
وقتی در حال نوشتن سخنرانیتان هستید، نیازمند گذار از یک نکته به نکتهای دیگر هستید تا هدفتان را کاملا برآورده کنید. وقتی سخنرانیتان را اهتزاز میخوانید، باید بهآرامی از مقدمه بیدار شوید و از یک نکتهی پا بر جا بوسیله نکتهی حقیقی دیگر برسید و ته وارد نتیجهگیری شوید. گذارها برای معاون به مخاطب ضروری است تا با مسیر منطقی سخنان شما همراه شود. گوناگون گذار
در سخنرانیها انواع گوناگونی از گذار بوسیله شرح دامن بهکار میروند: واژه نامه و عبارات زماننما مانند قبل و سپس واژگان و عبارات تأکیدکننده بر اهمیتِ برابر شبیه علاوه بر این، همچنین قاموس و عبارات کاربردی علیتی که موجب و اثر را نشان میدهند واژگان و عبارات کاربردی مقایسه و تقابل که کمی از سخنرانی را با بخش مربوط باینده مقایسه میکنند؛ متشابه داخل برابر خواه از سوی دیگر مقدمهها و خلاصهها نیز انواعی از گذارها هستند که به شنوندگان رخصت میدهند تا بدانند که بی نظیر دربارهی چه چیزی صحبت خواهد کرد و باعث فهم بخشهای مهم یک خطبه میشوند هنر توالی بدون وقفه
برای اینکه از نکتهای بوسیله نکتهی بعدی بروید، نیازمند حفظ ترادف عاری وقفه هستید. گاهی، نکات شما شاید موضوعات یا مفاهیم مشابهی داشته باشند؛ از این رو، تزیین نکتههایتان را بهشکلی بچینید که کنار آن شباهتها تأکید شود. همچنین میتوانید از تقابل برای ارائهی نکات متضاد بهره بگیرید. اگر در چندین مقدر شدن شواهد پشتیبان دارید، شاید نیاز باشد میان مثالها، گذاری داشته باشید تا مخاطب بداند که تو حال توضیح یک نکته با مثال، نقلقول یا مجموعهای از دادههای پژوهشی دیگر هستید.
برای گذار، باید از واژه نامه و عبارات عطفی یکروز بگیرید تا مخاطب بهدرستی بفهمد که شما از نکتهای بوسیله سراغ نکتهی بعدی میروید. قاموس ترتیبی مانند «بعدی»، «دوم و سوم» و… از پیش بوسیله مخاطب شناسایی میدهند که شما قرار است به موضوعی متاخر بپردازید یا همان موضوع را بیشتر بسط دهید. نگارش گذارها
پس از اینکه نکات اصلیتان را بی پرده کردید و طرح طاسی شواهدی را که برای پشتیبانی از آنها یکروز خواهید گرفت نوشتید، این نکات را رجحان بندی و با قاعده کنید تا دارای منطقیترین تزیین ممکن باشند. بعد میتوانید مشخص کنید که برای گذار از نکتهای بوسیله نکتهی دیگر داخل سخنرانیتان چه خواهید کرد. بکوشید گذار را مانند خطی که نقطههای هدف سخنرانیتان را به حزن وصل میکند، ببینید.
مقدمهی سخنرانی کمال مطلوب سخنرانیتان را معلوم میکند؛ نکات کلیدیتان را از پیش اطلاع میدهد و بوسیله مخاطبتان میگوید که چرا باید به سخنان شما گوش دهد. نوا گفتارتان را مشخص کنید
«از آغاز شروع کن.» درحالیکه شاید این جمله، عبارتی از دنیای شگفتانگیز لوییز کارول (Lewis Carroll) در کتاب آلیس در سرزمین عجایب باشد، پندی عالی است برای زمانی که به مقدمهی سخنرانیتان میاندیشید. مقدمه، مقدماتی بخش از سخنان شماست که نوا بقیهی سخنرانیتان را تعیین میکند.
با مقدمه، شما میتوانید توجه و علاقهی مخاطبتان را برانگیزید و همزمان آنها را از آنچه قرار است داخل ۵، ۱۰، یا حتی ۶۰ دقیقهی بعد اینده بشنوند، آگاه کنید. مبدا میتواند یک خطبه را بسازد خواه خراب کند؛ چون اگر نتوانید از همان آغاز توجه مخاطبتان را جلب کنید، چطور امکان پذیر است آنها را تو طول سخنرانیتان هواخواه نگاه دارید؟ توجه مخاطب را طلبیدن کنید
وقتی در حال تدوین سخنرانیتان هستید، بکوشید جلبِتوجهکنندهای را درون مقدمهتان بگنجانید که فورا از همان آغاز صحبت، توجه مخاطب را به شما طلبیدن کند و کاملا او را بر صندلی هشیار سازد. تکنیکهای گوناگونی برای دعوت توجه مخاطبان در خطبه وجود دارند؛ مانند شوخی و مزاح، اظهار حکایت یا نقلقول یا اشارهای ضمنی به رویدادهای تاریخی یا کنونی.
راهی ساده و مؤثر بخاطر جلب توجه مخاطب، بهرهگیری از ارجاع است. شاید به رویدادی اشاره کنید که داخل آن داخل حال سخنرانی هستید خواه ارجاعی انحصاری بوسیله موضوعی کنید که دربارهاش حرف میزنید. مهم است جلبتوجهکنندهای را برگزینید که مناسب موضوع، مخاطبتان و محل خواه موقعیتی که در آن واج میگویید باشد. هدفتان را بیان کنید
وقتی سخنرانیتان را آغاز میکنید و توجه مخاطب را برمیانگیزید، بهروشنی اظهار کنید که آنها دقیقا چرا باید به سخنان شما گوش دهند. شاید سخنرانیتان مذاکره دربارهی نکتهای مشخص باشد. شاید سخنرانی آموزندهای دربارهی موضوعی اختصاص ارائه میدهید. حتی سخنرانیتان میتواند در رویدادی ویژه مثل بزم اهدای جوایز، ازدواج خواه رویدادی سیاسی باشد. صرفنظر از زمینهی سخنرانیتان، رادیکال است که مرام سخن خود را برای مخاطبانتان ساطع کنید تا آنها دقیقا بدانند که چرا باید بوسیله سخنان شما گوش دهند.
مقدمهی شما صرفا مقدمهای از آنچه میخواهید دربارهاش واج بگویید نیست؛ بلکه مقدمهای است از اینکه شما چه کسی هستید و چرا خویشتن را ویژگی ارزان برای اظهارنظر در این موضوع میدانید. در برخی سخنرانیها، شاید در آغاز، فردی مانند یک جعبه یا گوینده، شما را به مخاطبان معرفی کند. اگر اینگونه نیست، مهم است که حرمت و توانایی خود را به نشانی سخنران برای مخاطب اثبات کنید. چکیدهای از موارد تک بحثتان ارائه دهید
مفید است که مخاطبتان بداند قرار است دربارهی چه چیزی سخن بگویید. از مقدمهتان بوسیله نشانی فرصتی برای درمیانگذاشتنِ سلسله ایدههایتان با مخاطب روزی بگیرید. نیازی نیست ترتیب سخنرانیتان را موبهمو با جزئیات شرح دهید؛ این کارگر است که بدنهی سخنرانیتان خواهد کرد. بوسیله مخاطب چکیدهای از نکات کلیدیتان ارائه دهید تا بداند که در دنباله دربارهی چه چیزی خواهد شنید. نگارش نخست
با اینکه شاید قدری برعکس و خلاف منطق به نظر برسد، شما در واقع باید مقدمهتان را در آخر بنویسید. در مقابل شروع اغلب بهعنوان چکیدهی سخنرانیتان بهکار میرود، گران کردن است که فاتحه کل سخنرانی تصنیف شود تا بتوانید نکات واقعی و بحثها را بهخوبی از آن بیرون بکشید. هنگامی که کل سخنرانی را بهجز مقدمه بنویسید، نکات پا بر جا بهسادگی برایتان شفاف میشوند.
همچنین نیاز است که حتما مقدمهتان را کلمهبهکلمه بنویسید. اگرچه در سخنرانیهای فیالبداهه این آزادی را ندارید، نگاشتن مقدمه به شکلِ کلمهبهکلمه بخاطر هر سخنرانی با آمادگی سابق ضروری است. با نوشتنِ کلمهبهکلمه، بهسرعت میتوانید دریابید که آیا هیچیک از نکتههای حقیقی را در چکیده از قلم انداختهاید خواه خیر. همچنین هوشیار میشوید که چه جلبتوجهکنندهای برای موضوع، مخاطب و نگرش سخنرانیتان مناسبتر است. سرانجام، بجای مقدمهتان تعیینکنندهی صوت بقیهی سخنانتان است، آمادهکردنِ کلمهبهکلمهی آن به شما اجازه میدهد تا سخنرانیتان را با اعتمادبهنفس آغاز کنید. ۲. بدنه
بدنهی سخنرانیتان نقطهای است که تکتک نکات اصلیتان را با جزئیات شرح میدهید. بدنه جایی است که داستانتان را تمجید میکنید. نکات اصلیتان را نمایش دهید
وقتی با مقدمهای فوقالعاده توجه مخاطبتان را برانگیختید، زمان آن است تا به شالودهی سخنرانیتان بپردازید: قامت. بدنه باید حدود سهچهارم از کل زمان سخنرانیتان را دربرگیرد؛ زیرا در آنجا میخواهید جزئیات نکات کلیدیتان را بیان کنید. محتوای خود را سازماندهی کنید هدفتان را بی پرده کنید
بهطور معمول، هر سخنرانی بنا بوسیله یکی از این سه گانه دلیل کلی ایفا میشود: سرگرمی، اطلاعرسانی خواه بحث دربارهی یک نکته. برای تحقق موفقیتآمیزِ هریک از این سه هدف، باید رویکردهایی نسبتا متفاوت اتخاذ کنید. وقتی هدفتان را بی پرده کردید، میتوانید بهکمک نکات اصلیتان، راهبردی مناسب برای رسیدن بوسیله آن شعار در پیش بگیرید. برای توصیف هر نکتهی کلیدی، باید از مجموعهای از مثالها نصیب بگیرید. نکات اصلیتان را تعیین کنید
وقتی هدفتان را فاحش کردید، زمان آن است که غرض بگیرید از چه نکات اصلی بهره خواهید گرفت تا به آن هدف برسید. شما باید کارتان را با انجام تندباد روحی (brainstorming) آغاز کنید تا بوسیله فهرستی از تمام نکات اصلیِ امکان پذیر برای پشتیبانی از هدفتان برسید. هنگامی که این فهرست را تمام کردید، هر نکته را بسنجید و اولویتبندی کنید. در دیدن بگیرید که کدام نکات نسبت به بقیه، به شکلی مؤثرتر هدف شما را برآورده میکنند. شاید بخواهید برخی نکات را تحت نکات دیگر قرار دهید و درون نتیجه، سلسلهمراتبی طبیعی از نکات پا بر جا و صوری ایجاد کنید.
بوسیله همان اندازه، مهم است که تعیین کنید دقیقا چه مواردی به سخنرانیتان ربطی ندارند یا نسبت به موضوعتان کماهمیت هستند. تو نهایت، نکات اصلیتان نباید بیشتر از سه گانه یا چهار مورد شوند. درحالیکه شاید کم بوسیله دیدن برسد، باید بدانید که مخاطبتان فقط میتواند همین تعداد نکته را بهخاطر بسپارد و شما نباید با اطلاعاتی زیاد از حد آنها را خسته کنید. با سه یا چهار نکتهی اصلی، میتوانید بحثهای کاملی برای پشتیبانی از هدفتان تحصیل دهید و در منبع حال، مخاطب را همچنان پیگیر و منتظر نگه دارید. تصمیم بگیرید که داستانتان را چطور تعریف کنید
شما بخاطر هرکدام از نکات سخنرانیتان نیازمند شواهدی قانعکننده برای پشتیبانی هستید. این تماشاگر میتواند بهشکل دادههای پژوهشی، حقایق و ارقام یا تا اینکه داستانهای انحصاری و ارجاعات باشد. شاید نقلقولی بیاورید یا به رویدادهای تاریخی خواه کنونی اشاره کنید تا بحث خویشتن را استقامت کنید. امانت به موضوعتان، مخاطب و نگرش سخنرانیتان، لطیفه هم شاید برای پیشبرد سخنانتان مناسب باشد.
اگر مرام سخنرانیتان اطلاعرسانی است، تکیهی شما باید بیشتر پیاده شدن دادهها، آمارها و پژوهشها باشد تا بتوانید نکات خود را بهشکلی مستدل تشریح کنید. حتی شاید همراه سخنرانیتان از ارائهای با ویدئو، مشخص خواه حتی تصویر بهره بگیرید تا بهتر بوسیله هدفتان برسید.
چنانچه کمال مطلوب سخنرانیتان بحثکردن است، احتمالا از ترکیبی از پژوهش و حکایات روزی میگیرید. همچنین شاید تو کنارش از رسانهای برای توضیح نکات روزی ببرید. با این حال، دادههای خود را باید بهنحوی شکل دهید و با قاعده کنید تا بهینه تأثیر ممکن را بخاطر پیشبرد بحث داشته باشند. البته نباید دادهها را دستکاری کنید؛ بلکه عزب اطلاعاتی را ارائه دهید که مخاطبتان باید ببیند و بشنود تا بتوانید از هر بحثی که میخواهید پیش ببرید، پشتیبانی کنید. بهتر است با بهرهگیری از هنر و فنون گرافیک و تصویرسازی، نیکوترین ارائه را از دادهها و آمار مجهز کنید تا ضمن احضار توجه مخاطب، با محتوایی آسانفهم و گیرا او را همراه خویشتن کنید.
اگر شعار سخنرانیتان سرگرمی است، بیش از تفحص به حکایات متکی خواهید حیات. طنز و مزاح درون این موقعیت مناسبتر است؛ ولی بهشکلی متعادل از آن یکروز بگیرید: نباید اعتبار خود را پیش مخاطب بهخطر بیندازید.
صرفنظر از هدف خواه ترتیب نکتههایتان، همواره بنیادی است که حواستان به رئوس کلی سخنرانیتان باشد تا حاشیه نروید. اگر سخن را بیهدف آغاز کنید و حکایات یدکی درود کنید خواه دادههای نامرتبط عرضه دهید، مخاطب از اتصال با شما بازمانده و اشتیاقش را بهسرعت از دست میدهد. نگارش بدنه
وقتی تندباد فکری را انجام دادید و نکات اصلی سخنرانیتان را معلوم کردید، میتوانید شروع به نوشتن بدنهی سخنرانیتان کنید. سادهترین راهبرد، تهیهی طرحی از رئوس کلی سخنانتان و فهرستی از شواهد پشتیبانی است که برای هر نکته نمایش میدهید. آنچه پاینده میماند، ازبرکردنِ مطالب است؛ و مهارتیافتن درون این زمینه، شاید تمام چیزی باشد که هنگام قرارگرفتن در جلوی مخاطب به آن احتیاج دارید.
بسیاری از سخنرانان حرفهای بهجز طرحی از رئوس طاسی سخنرانیشان به چیز دیگری متکی نمیکنند؛ خواه از پیش آنچه را که میخواهند بگویند، حفظ میکنند خواه صرفا با یک تربیت ساده از سوی برگزارکننده، فیالبداهه حرف میزنند. اگر این سخنرانی از نخستین تجربههای شماست و موقعیت بی آرامی دستور میدهد، بهتر است بدنهی سخنرانیتان را کلمهبهکلمه بنویسید تا با مهارت تمام بر محتوای سخنرانی، از نخستین تجربهتان، خاطرهای شیرین و سزا بسازید. ۳. نتیجهگیری
نتیجهگیری سخنرانیتان، شعار و نکات واقعی شما را تلخیص میکند و تو عین حال، اثری ماندگار بر مخاطب میگذارد. اثری سزا بگذارید
چنانچه بدنهی سخنرانی شما کیک خوشمزهای باشد که پختهاید، نتیجهگیری حکم زیبایی روی کیک را دارد. نتیجهگیریتان تو فرجام خطبه نمایش میشود و آنچه اغلب افراد موقت پس از سخنرانیتان بوسیله یاد میآورند، این است که خطبه خود را چطور تمام کردهاید. به همان قطع که مقدمه برای احضار توجه مخاطب اساسی است، نتیجهگیری هم از اهمیت اضافی برخوردار است؛ در مقابل اثری سزا بر مخاطب دارد. نکاتتان را خلاصه کنید
هدف نتیجهگیری خلاصهکردن نکات اصلی شما و آمادهکردن مخاطب بخاطر به پایان رساندن سخنرانیتان است. شما باید ماهیت سخنرانیتان را مجدد بازگو کنید: نکات حقیقی و هدف سخنرانی. زیاد مهم است که به یاد داشته باشید داخل نتیجهگیری نباید نکتهی جدید خواه شواهد پشتیان تازهای مطرح کنید؛ این طور کاری عزب باعث سردرگمی مخاطب میشود. بوسیله نتیجهگیریتان مانند گرهزدن یک روبان بیندیشید: آخرین کار باعث ماندگاری پروژهتان تو حافظه مخاطبان میشود. بازگویی در مقابل تکرار
اگرچه خلاصهکردنِ نکات اصلیتان اساسی است، هشیار باشید که صرفا نکاتتان را کلمهبهکلمه جبران نکنید. شما باید بهجای اینکه این نکات را بهطور مستقیم از بدنهی سخنرانیتان اعاده کنید، آنها را بازنویسی و بازگویی کنید. این حکم بوسیله شما کمک میکند تا ماهیت سخنرانیتان را حفظ کنید؛ خیر اینکه جملههایی را مشابه آنچه لحظاتی پیش گفتهاید جبران کنید. با نکتهای مهم به اختتام برسانید
نتیجهگیری آخرین چیزی است که مخاطبان از لفظ شما میشنوند. دقیقا بوسیله مانند مقدمه، نتیجهگیری هم میتواند سخنرانی را ممتاز یا رسوا درنگ. قدیم باید سخنرانیتان را با چیزی بهیادماندنی به ته برسانید. نتیجهگیری جایی است که پیام کلیدیتان را درون آن میگنجانید: میخواهید پس از اینکه سخنرانیتان تمام شد، مخاطب چه چیزی را بهخاطر بسپارد؟ میخواهید آنها روزها و هفتهها پس از سخنرانیتان چه چیز را به یاد بیاورند؟
برای اینکه پایانی بهیادماندنی بسازید، شاید بهتر باشد حکایت یا نقلقولی بیان کنید. مهم است که تا آخرین کلمه، سخنانتان برای مخاطب مرتبط و محترم باشد؛ پس حتما نتیجهگیریتان را بهشکلی بنویسید که همچنان بخاطر موضوع، مخاطب و محل سخنرانیتان کم ارزش باشد. نگارش نتیجهگیری
قرین مقدمه، باید نتیجهگیری را در فرجام بنویسید. فاتحه و نتیجهگیری سخنرانیتان، مانند جلدِ رو و ظهر کتاب، نگهدارندههای بدنهی سخنرانی هستند؛ پس حساب دان است که آنها را صرفا پس از نگارش قامت بنویسید.
بدنهی سخنرانیتان را مرور کنید تا مطمئن شوید که همه چیز را دربارهی نکات حقیقی گفتهاید؛ بعد این نکات را درون نتیجهگیری بازنویسی کنید. پیامی را که میخواهید در یاد مخاطبتان بماند، روشن کنید خواه کلمهبهکلمه در نتیجهگیری بیاورید یا بهعنوان موضوعی قطب از آن دستیار بگیرید تا بدانید که سخنرانیتان را چطور به آخر برسانید. اگر هرگونه نقلقول یا حکایت پایانی دارید که نکتهای هویدا درون خود دارد یا خواه موضوع سخنرانیتان هماهنگ است، در اینجا آن را اضافه کنید.
اگرچه بهطور کلی، هیچ انفراد زمانی یا محدودیت در تعداد جمله بخاطر سخنرانی حیات ندارد، قدیم حواستان باشد سخنرانیتان را بهگونهای تصادفی تمام نکنید که مخاطب از پایان آن شوکه شود. با عباراتِ گذار مانند «نتیجتا» خواه «بهطور خلاصه» مخاطب را کمکم بهسوی ته خطبه آماده سازید؛ در این حالت، آنها توجه ویژهای به آخرین سخنان شما خواهند داشت. ۴. گذارها
گذارها باعث میشوند سخنرانیتان از حصه خواه نکتهای به بخش و نکتهای دیگر جریانی ساکت داشته باشد. یافتن جریان محکم برای ایدهها
وقتی در حال نوشتن سخنرانیتان هستید، نیازمند گذار از یک نکته به نکتهای دیگر هستید تا هدفتان را کاملا برآورده کنید. وقتی سخنرانیتان را اهتزاز میخوانید، باید بهآرامی از مقدمه بیدار شوید و از یک نکتهی پا بر جا بوسیله نکتهی حقیقی دیگر برسید و ته وارد نتیجهگیری شوید. گذارها برای معاون به مخاطب ضروری است تا با مسیر منطقی سخنان شما همراه شود. گوناگون گذار
در سخنرانیها انواع گوناگونی از گذار بوسیله شرح دامن بهکار میروند: واژه نامه و عبارات زماننما مانند قبل و سپس واژگان و عبارات تأکیدکننده بر اهمیتِ برابر شبیه علاوه بر این، همچنین قاموس و عبارات کاربردی علیتی که موجب و اثر را نشان میدهند واژگان و عبارات کاربردی مقایسه و تقابل که کمی از سخنرانی را با بخش مربوط باینده مقایسه میکنند؛ متشابه داخل برابر خواه از سوی دیگر مقدمهها و خلاصهها نیز انواعی از گذارها هستند که به شنوندگان رخصت میدهند تا بدانند که بی نظیر دربارهی چه چیزی صحبت خواهد کرد و باعث فهم بخشهای مهم یک خطبه میشوند هنر توالی بدون وقفه
برای اینکه از نکتهای بوسیله نکتهی بعدی بروید، نیازمند حفظ ترادف عاری وقفه هستید. گاهی، نکات شما شاید موضوعات یا مفاهیم مشابهی داشته باشند؛ از این رو، تزیین نکتههایتان را بهشکلی بچینید که کنار آن شباهتها تأکید شود. همچنین میتوانید از تقابل برای ارائهی نکات متضاد بهره بگیرید. اگر در چندین مقدر شدن شواهد پشتیبان دارید، شاید نیاز باشد میان مثالها، گذاری داشته باشید تا مخاطب بداند که تو حال توضیح یک نکته با مثال، نقلقول یا مجموعهای از دادههای پژوهشی دیگر هستید.
برای گذار، باید از واژه نامه و عبارات عطفی یکروز بگیرید تا مخاطب بهدرستی بفهمد که شما از نکتهای بوسیله سراغ نکتهی بعدی میروید. قاموس ترتیبی مانند «بعدی»، «دوم و سوم» و… از پیش بوسیله مخاطب شناسایی میدهند که شما قرار است به موضوعی متاخر بپردازید یا همان موضوع را بیشتر بسط دهید. نگارش گذارها
پس از اینکه نکات اصلیتان را بی پرده کردید و طرح طاسی شواهدی را که برای پشتیبانی از آنها یکروز خواهید گرفت نوشتید، این نکات را رجحان بندی و با قاعده کنید تا دارای منطقیترین تزیین ممکن باشند. بعد میتوانید مشخص کنید که برای گذار از نکتهای بوسیله نکتهی دیگر داخل سخنرانیتان چه خواهید کرد. بکوشید گذار را مانند خطی که نقطههای هدف سخنرانیتان را به حزن وصل میکند، ببینید.
- ۹۸/۰۲/۲۱